ریتم های زیستی

ریتم های زیستی کوششی برای پیش بینی جنبه های مختلفی از رفتار انسان از طریق چرخش های ساده ی ریاضی هست. این نظریه توسط ولیهلم فلیس در اواخر قرن 19 پایه ریزی شد و در اواخر دهه ی 1970 در آمریکا در جامه شناخته شد.

نظریه

بر اساس نظریه ی ریتم های زیستی زندگی افراد توسط چرخش های منظم زیستی که توانایی او را در حوزه های مختلف تغییر می دهد، -مانند توانایی ذهنی، عاطفی و فیزیکی- اثر می پذیرد. این چرخه ها از تولد شروع می شوند و در یک نوسان ثابت در طول عمر ادامه دارند و بنا بر یک محاسبات ریاضی می توان این توانایی های او را از روزی به روزی پیش بینی کرد. این تئوری بر اساس این ایده ساخته شده است که بازخورد های زیستی شیمیایی و هورمونی می تواند رفتار را سینوسی تغییر دهد.

اکثر مدل های زیستی سه چرخه را دنبال می کنند: چرخه ی 23 روزه ی فیزیک بدنی، چرخه ی 28 روزه ی عاطفی و یک چرخه ی 33 روزه ی عقلانی. اگر چه چرخهی 28 روزه شبیه میانگین چرخه ی قاعدگی زنان است و به شکل کلی چرخهخ ی زنانه نامیده می شود، دو چرخه ی دیگر الزاما با چرخه ی دیگر همراه نیست. هر یک از این چرخه ها بین بالا ترین  پایین ترین نمودار سینوسی تغییر می یابد؛ هرگاه که این منحنی زیر خط صفر رفت به عنوان روز های بحرانی نامیده می شود.

علاوه بر این سه چرخه ی معروف که در بالا ذکرشان رفت چندین چرخه ی دیگر نیز فرض شده اند.

محاسبه

نظریات منتشر شده درمورد معادله ی محاسبه ی این سه سیکل فرمول های زیر را بیان می کنند:

که در آن t تعداد روز های گذشته از تولد را نشان می دهد. محاسبه ی ابتدایی نشان می دهد که ترکیب ساده ی چرخه های 23 و 28 روزه هر 644 روز (یا یک سال و نه ماه) با هم منطبق می شوند، در حالی که هر سه چرخه ی 23، 28 و 33 روزه اولین بار بعد از 21252 روز ( مقداری بیشتر از 58.2 سال) منطبق می شوند.

تاریخچه

مفهوم دوره ای چرخه در انسان به ریشه های باستانی بر می گردد: برای توضیح بیشتر می توان در طالع بینی تولد یافت. اما همچنان که گفته شد مفهوم 23 و 28 روز توسط پزشک برلینی ولیهلم فلیس یکی از بیماران زیگموند فروید کشف شد. او معتقد بوود که در هر پدیده ای دوره ی 23 و 28 روز را می بیند، او چرخه ی 23 روز را چرخه ی مردانه و چرخه ی 28 روزه را زنانه نامید.

در 1904 روان شناس وینی هرمان سوبودا به نتیجه ای مشابه دست یافت. آلفرد تلچر استاد مهندسی در دانشگاه اینسبروک کار سوبودا را پیش برد و اذعان کرد که دانشجویانش بر طبق الگوی ریتمیک روز های خوب و بد دارند. او معتقد بود که توانایی جذب ذهنی، توانایی مغزی و هوشیاری در یک دوره ی 33 روزه افت و خیز دارد. یکی از اولین تحقیقات دانشگاهی درباره ی این تئوری توسط استونیان انجام شد. او کتاب ریتم، زندگی و خلاقیت را به زبان آلمانی به سال 1923 چاپ نمود.

در دهه ی 1970 مقوله ی ریتم های زیستی توسط یک سری از کتاب های برنارد گیتلسون عام شناس شد.  این کتب عبارت اند از: ریتم زیستی- علم شخصی؛ ریتم زیستی، نمودار شهرت و عدم شهرت و ریتم زیستی و پیش بینی ورزشی. شرکت گیتلسون، محاسبه گرهای ریتم های زیستی ساخت و یک تجارت ریتم های زیستی راه انداخت، اما توانایی او در پیش بینی رویداد های ورزشی تایید نشد.

نمودار کشیدن برای استفاده های شخصی در خلال دهه ی 1970 در آمریکا رواج یافت. برخی از موسسات دستگاهی تولید کرده بودند که با وارد نمودن تاریخ تولد ریتم های زیستی را رسم می کرد. برنامه های ریتم زیستی در کامپیوتر های شخصی رواج یافت و در اواخر دهه ی 1970 دستگاه کوچک محاسبه ی ریتم های زیستی در فروشگاه ها وجود داشت.